Shahoo Parvin
در مورد عکس و فکر و دید من .
عکس از انعکاس یک خانه در میان روغن سیاه استفاده شده ماشین روی خاک است .
روغن سیاه نشانه ی نا امیدی و بسته شدن همهی آرزوهاست، ولی در این میان ما دوباره خوشبختی و
امید را هممیتوانیم پیدا کنیم و تصویر یک خانه میبینیم که همان امید تشبیه میشودو میتوان آنرا ساخت
و بدست آورد .
خانه آنجاست که دل خوش باشد .
پنجره ها را بسته ام .
نمی خواهم ذره ای از هوای نفسهایت، از درزهای خانه هدر رود. نفس می کشم. نفس می کشم و ذرات
تو را در ریه هایم ، بو می کشم .
هوای خانه؛ هوای توست. هوای وطن است. هوای مزرعه ها و دشت هاست. هوای دریا، کوه، بیشه...
حیف است اسراف شود .
چشمهایم را بسته ام .
نمی خواهم پرده ای از قامتت، از لای پلکهایم هدر شود. تاریکی را لمس می کنم و نگاهت را در پش ت
حافظه ام، مزه مزه می کنم .
چرا غ خانه، خنده های توست. ماهَست و خورشید. حیف است فراموش شود .
گلهای قالی جغرافیای نامعلو م قدم های توست ، بهنگام وداع. گلها را بر تن کرده ام. حیف است گام های
تو ، گم شود در هیاهوی فرش .
من، در این گوشه از جهان با چشمهایی بسته و پنجره هایی درز گرفته ؛ خاطره ات را بو می کشم .
Hello
My name is Shahoo Parvin.
And I am a 36 years old Iranian.
I am living in the Uk in Coventry since February 2020.
About my photo, my thoughts and vision:
The photo shows the reflection of a house among the used black oil on the ground.
Black oil is a sign of despair and the closure of all desires, but in the meantime we can find happiness and hope again and see the image of a house that is likened to hope and can be built and obtained.
The home is where the heart is happy and satisfied.
I closed the windows.
I do not want any air of your breath to be wasted from the seams of the house. I'm breathing. I breathe and smell your particles in my lungs.
Home air; your air. It is the air of the homeland. The air of farms and plains. The air of the sea, mountains, forests ... it is a pity to be extravagant.
I have closed my eyes.
I do not want a curtain of your stature to be wasted through my eyelids. I touch the darkness and taste the look behind my memory.
The light of the house is your laughter, moon and the sun. It is a pity to be forgotten.
The flowers of the unknown geography of your footsteps, at the time of farewell. I am wearing flowers. It is a pity that your steps are lost in the noise of the carpet.
I, in this corner of the world with my closed eyes and the shouted windows; I smell the memory of you.
Hear Shahoo describe his artwork in English and in Farsi below.
Shahoo Parvin